داستان یک پی اچ دی ( یا شاید خیلی بیشتر از یکی ! )
*ویژه علوم آزمایشگاهی*
کارشناس ارشد آزمایشگاه بود. در هر محفل و مجلسی داد سخن می داد . وبا شجاعت تمام از حق وحقوق کاردان ها و کارشناس های آزمایشگاه دفاع می کرد . جانانه . اسم و رسمی پیدا کرده بود ، برای همین توی دل خیلی ها برای خودش جایی باز کرده بود . حرف حسابش این بود چرا صاحب امتیازهای بی انصاف آزمابشگاه ها حق و حقوق پرسنل زحمت کش خود را درست نمی دهند . ودر حق آنها کم لطفی می کنند.از همه جالب تر با وجودی که استخدام دولت بود خودش را در گیر کار آزمایشگاه نمی کرد . و با صراحت اعلام می کرد رشته اش را دوست نداشته با اصرار برادرش پای در این رشته نهاده است . به خاطر همین این صداقت و راست گویی اش از شما چه پنهان من هم یه کمی به او ارادت پیدا کرده بودم . درد سرتان ندهم با هر زرنگی و ترفند ی بود سازش را با ساز( پی اچ دی) کوک نمود و آخرش گرفت مدرک پی اچ دی را . بی ریا می گویم . من به عنوان یک دوست مسرور شدم .هنوز جوهر مدرکش خشک نشده بود .که با فروش یک سری خرت وپرت و در راس آن پیکان مدل 48 اش . زیرزمین متروکه ای را اجاره و با تبلیغات وسیع ودامنه دار با وسایل و لوازم کهنه و ابتدایی آزمایشگاهی بنا نهاد دو نفر پرسنل یکی کاردان و دیگری کارشناس آزمایشگاه را به خدمت گرفت ( باز هم دمش گرم ). آزمایش ها دستی بود. بچه ها استارت کار را خوب زدند. با زحمت زیاد تمام دستورالمعل آزمایش ها را فراهم کرده . محلول ها را ساختند . با همان وسایل کهنه و ابتدایی آزمایش انجام می دادند مثل قرون وسطا . آقای دکتر آخر هر ماه مبلغی به عنوان دست گرمی کف دست پرسنل می گذاشت . نه به عنوان دستمزد . چهارماه گذشت آزمایشگاه جان گرفته بود حقوق بچه ها را که اعلام نمود . دست تمام بی انصافها و بی مروت های عالم را از پشت بسته بود . آقای دکترجلوتر دونفراز نه نه قمرهای فامیلش را جایگزین کرده بود که بچه ها حساب کار دستشان بیاید . اگر با حقوق کم راضی اند . بفرما ادامه دهند. در غیر این صورت شما را به خیر وما را به سلامت .
- با ایشان دیداری کوتاه داشتم ، گفتم این بی انصافی است ، شما که مدافع حق بودید پس چطور شد .
- با صدای بلند خندید وادامه داد، انگار طبیعت آزمایشگاه این طوریه .
- این ها هم بروند (پی اچ دی) بگیرند . اصلا همه بروند آزمایشگاه بزنند . کسی دستشان را نگرفته ، اسیرشان نکرده .
- گفتم اگر قرار باشد همه (پی اچ دی) بگیرند پس آزمایش های بیماران را کی انجام دهد . دفترش را باز کرد کلی اسم وفامیل داخلش بود همه جویای کار
گفت همین الان یه عالمه تو آستینم . . .
- نگذاشتم حرفش تمام شود . در جا خط چب اندر راست روی این همکار بی معرفت کشیده برای همیشه ترکش کردم.
امضا : بازنگری کنید . لطفا
به نقل از یک کارشناس تشخیص طبی || منبع : Baznegari.blogfa.com